تو که میدانستی فقط برای تو، با چه اشتیاقی خودم را قسمت میکنم
پـس چرا زودتـر از تکه تکه شدنم،جوابم نکردی؟
برای خداحافظی خیلی دیر بـود...خیلی دیـــــــــر
دلـــــــــم برای اشکــهایی که پرپر شد...
دلـــــــــم برای بغضهایی که در گلو نشست...
دلـــــــــم برای خودم می ســـوزد...!
هر که رسید با حرفهایش, با کارهایش..
به تلافی اشکهایی که یک شب ناخودآگاه پاک کرد.
خراشید دلم را, خشکاند لبخندهای گاه گاهم را...
باز و باز و باز... شکست تمام از نو ساخته هایم را
و من فقط گفتم: یادش بخیر...
یادش بخیر روزهایی که با تو برای خودم کسی بودم!
آنقدر نفــس میکشم تا تمام شود همه ی
نفـس هایی که هی سراغ تـو را میگیرند
نظرات شما عزیزان: